۱۳۸۷ دی ۲۷, جمعه

God Almighty

برای زهرا حقیقت پژوه:
ناپدریت که تو نوجونیت ترتیبتو داد...
نَنَت هم که تنها حامیت بود که نکنَنِت بعد ِ هفت سال زندان کشیدن و دو بار حکم گرفتن و یه بار پای چوبه رفتن، اینبار دیگه تو اوین آویزونش کردن تا همگان منجمله هزاروچهارصد پونصد نفری که پتیشن امضا کردن و بقیه ی آدمایی که سنگِ حقوق ِ بشر به سینه میزدند بفهمن که اینجا ایرانه و الله هنوز اکبره و خرش میره و در ضمن تا سه نشه بازی نشه.
البته خدا خیر و صلاحتو خواسته و ننه ی زندانیت مسلماً نمیتونسته کمکی به بزرگ کردن خواهر کوچکترت با مشکل روحیش بکنه.
حالا که نوجون نیستی و 22 سالت شده درس عبرت بگیر و وقتی دارن بهت تجاوز میکنن به جای التماس کردن مثل بچه های خوب ساکت بمون و لذت ببر! در ضمن می تونی با اوژانس اجتماعی تماس بگیری و ازانتظار کشیدن هم علاوه برمورد تجاوز قرار گرفتن لذت ببری.
هر وقتم زیر بار زندگی و تنهایی و مشکلاتِ بزرگ کردن خواهرت له شدی هیچ نگران نباش... اونقدر دیازپام بنداز بالا که مطمئن بشی دیگه بیدار نمیشی. نگران خواهرت هم نباش... خدا خودش همونطور که از تو مراقبت کرد از خواهرتم مراقبت میکنه.
یکراست میری اون دنیا که میگن خیلی خوبه و به خدا نزدیکی... اونجا خدا منتظرته و خودش هم شخصاً می خواد بکنتت... و این افتخار به هرکسی دست نمیده.

-----
- با بالا زدن اعدام های امسال از 216 نفر ما از نظر نسبت جمعیتی مقام اول جهانی بدست آوردیم... حالا کی جرأت داره به قدرت خدای این سرزمین شک کنه؟! سجده کنید.
- از سه نفر سنگساری های اخیر مشهد فقط دوتاشون به هلاکت رسیدند که جا داره مسئولان مربوطه روی نشونه گیری برادران و خواهران سنگ پران کار کنن و حتی اگر لازم می بینند اعزام به خارج داشته باشیم تا از تجربیات دوستان در زمینه ی انتفاضه استفاده کنیم.

هیچ نظری موجود نیست: